الونک , جملات عاشقانه , جملات دلشکسته , جملات بزرگان , جملات غمگین , پیام , جوک ,دوستفا , ایما , شوک , آلونک , شیر , ناب , فیلم هندی , موزیک ,اهنگ ,

دسته بندی ها
پشتيباني آنلاين
پشتيباني آنلاين
آمار
آمار مطالب
  • کل مطالب : 1067
  • کل نظرات : 39
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 119
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 3169
  • بازدید دیروز : 3629
  • ورودی امروز گوگل : 317
  • ورودی گوگل دیروز : 363
  • آي پي امروز : 1056
  • آي پي ديروز : 1210
  • بازدید هفته : 3169
  • بازدید ماه : 36940
  • بازدید سال : 134140
  • بازدید کلی : 198953
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 3.141.32.53
  • مرورگر :
  • سیستم عامل :
  • امروز :
  • درباره ما
    V
    خبرنامه
    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



    امکانات جانبی
    عکس دختران ایرانی کلیک کن V HTTP/1.1 200 OK Server: nginx Date: Mon, 03 Mar 2014 07:27:33 GMT Content-Type: text/html Transfer-Encoding: chunked Connection: keep-alive X-Powered-By: PHP/5.3.28-1~dotdeb.0 X-Cache-Debug: / Content-Encoding: gzip
    برای مشاهده ی افراد بیشتر رفرش نمایید


    تبلیغات
    <-Text2->

    استاد شجریان_مادر



    شايد در تمام شعرا استاد سخن استاد شهريار بهترين شعر را براي مادر سروده است.


    آهسته باز از بغل پله ها گذشت

    در فكر آش و سبزي بيمار خويش بود

    اما گرفته دور و برش هاله ئي سياه

    او مرده است و باز پرستار حال ماست

    در زندگي ما همه جا وول ميخورد

    هر كنج خانه صحنه ئي از داستان اوست

    در ختم خويش هم بسر كار خويش بود

    بيچاره مادرم

    هر روز ميگذشت از اين زير پله ها

    آهسته تا بهم نزند خواب ناز من

    امروز هم گذشت

    در باز و بسته شد

    با پشت خم از اين بغل كوچه ميرود

    چادر نماز فلفلي انداخته بسر

    كفش چروك خورده و جوراب وصله دار

    او فكر بچه هاست

    هرجا شده هويج هم امروز ميخرد

    بيچاره پيرزن ، همه برف است كوچه ها

    او از ميان كلفت و نوكر ز شهر خويش

    آمد بجستجوي من و سرنوشت من

    آمد چهار طفل دگر هم بزرگ كرد

    آمد كه پيت نفت گرفته بزير بال

    هر شب در آيد از در يك خانه فقير

    روشن كند چراغ يكي عشق نيمه جان

    او را گذشته ايست ، سزاوار احترام :

    تبريز ما ! بدور نماي قديم شهر

    در ( باغ بيشه ) خانه مردي است باخدا

    هر صحن و هر سراچه يكي دادگستري است

    اينجا بداد ناله مظلوم ميرسند

    اينجا كفيل خرج موكل بود وكيل

    مزد و درآمدش همه صرف رفاه خلق

    در ، باز و سفره ، پهن

    بر سفره اش چه گرسنه ها سير ميشوند

    يك زن مدير گردش اين چرخ و دستگاه

    او مادر من است

    انصاف ميدهم كه پدر رادمرد بود

    با آنهمه درآمد سرشارش از حلال

    روزي كه مرد ، روزي يكسال خود نداشت

    اما قطارهاي پر از زاد آخرت

    وز پي هنوز قافله هاي دعاي خير

    اين مادر از چنان پدري يادگار بود

    تنها نه مادر من و درماندگان خيل

    او يك چراغ روشن ايل و قبيله بود

    خاموش شد دريغ

    نه ، او نمرده ، ميشنوم من صداي او

    با بچه ها هنوز سر و كله ميزند

    ناهيد ، لال شو

    بيژن ، برو كنار

    كفگير بي صدا

    دارد براي ناخوش خود آش ميپزد

    او مرد و در كنار پدر زير خاك رفت

    اقوامش آمدند پي سر سلامتي

    يك ختم هم گرفته شد و پر بدك نبود

    بسيار تسليت كه بما عرضه داشتند

    لطف شما زياد

    اما نداي قلب بگوشم هميشه گفت :

    اين حرفها براي تو مادر نميشود .

    پس اين كه بود ؟

    ديشب لحاف رد شده بر روي من كشيد

    ليوان آب از بغل من كنار زد ،

    در نصفه هاي شب .

    يك خواب سهمناك و پريدم بحال تب

    نزديكهاي صبح

    او زير پاي من اينجا نشسته بود

    آهسته با خدا ،‌

    راز و نياز داشت

    نه ، او نمرده است .

    نه او نمرده است كه من زنده ام هنوز

    او زنده است در غم و شعر و خيال من

    ميراث شاعرانه من هرچه هست از اوست

    كانون مهر و ماه مگر ميشود خموش

    آن شيرزن بميرد ؟ او شهريار زاد

    هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد بعشق

    او با ترانه هاي محلي كه ميسرود

    با قصه هاي دلكش و زيبا كه ياد داشت

    از عهد گاهواره كه بندش كشيد و بست

    اعصاب من بساز و نوا كوك كرده بود

    او شعر و نغمه در دل و جانم بخنده كاشت

    وانگه باشكهاي خود آن كشته آب داد

    لرزيد و برق زد بمن آن اهتزاز روح

    وز اهتزاز روح گرفتم هواي ناز

    تا ساختم براي خود از عشق عالمي

    او پنجسال كرد پرستاري مريض

    در اشك و خون نشست و پسر را نجات داد

    اما پسر چه كرد براي تو ؟ هيچ ، هيچ

    تنها مريضخانه ، باميد ديگران

    يكروز هم خبر : كه بيا او تمام كرد .

    در راه قم بهرچه گذشتم عبوس بود

    پيچيد كوه و فحش بمن داد و دور شد

    صحرا همه خطوط كج و كوله و سياه

    طوماز سرنوشت و خبرهاي سهمگين

    درياچه هم بحال من از دور ميگريست

    تنها طواف دور ضريح و يكي نماز

    يك اشك هم بسوره ياسين چكيد

    مادر بخاك رفت .

    آنشب پدر بخواب من آمد ، صداش كرد

    او هم جواب داد

    يك دود هم گرفت بدور چراغ ماه

    معلوم شد كه مادره از دست رفتني است

    اما پدر بغرفه باغي نشسته بود

    شايد كه جان او بجهان بلند برد

    آنجا كه زندگي ،‌ ستم و درد و رنج نيست

    اين هم پسر ، كه بدرقه اش ميكند بگور

    يك قطره اشك ، مزد همه زجرهاي او

    اما خلاص ميشود از سرنوشت من

    مادر بخواب ، خوش

    منزل مباركت .

    آينده بود و قصه بيمادري من

    ناگاه ضجه ئي كه بهم زد سكوت مرگ

    من ميدويدم از وسط قبرها برون

    او بود و سر بناله برآورده از مغاك

    خود را بضعف از پي من باز ميكشيد

    ديوانه و رميده ، دويدم بايستگاه

    خود را بهم فشرده خزيدم ميان جمع

    ترسان ز پشت شيشه در آخرين نگاه

    باز آن سفيدپوش و همان كوشش و تلاش

    چشمان نيمه باز :

    از من جدا مشو

    ميآمديم و كله من گيج و منگ بود

    انگار جيوه در دل من آب ميكنند

    پيچيده صحنه هاي زمين و زمان بهم

    خاموش و خوفناك همه ميگريختند

    ميگشت آسمان كه بكوبد بمغز من

    دنيا به پيش چشم گنهكار من سياه

    وز هر شكاف و رخنه ماشين غريو باد

    يك ناله ضعيف هم از پي دوان دوان

    ميآمد و بمغز من آهسته ميخليد :

    تنها شدي پسر .

    باز آمدم بخانه چه حالي ! نگفتني

    ديدم نشسته مثل هميشه كنار حوض

    پيراهن پليد مرا باز شسته بود

    انگار خنده كرد ولي دلشكسته بود :

    بردي مرا بخاك كردي و آمدي ؟

    تنها نميگذارمت اي بينوا پسر

    ميخواستم بخنده درآيم ز اشتباه

    اما خيال بود

    اي واي مادرم




     

    عکس دختران ایرانی کلیک کن

    نامه زیبا یک پیرزن به فرزندش

     

     

     فرزند عزیزم آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی صبور باش و مرا درک کن

    اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم صبور باش و به یاد بیاور که همین کارها را به تو یاد دادم

     

     

     

     

     ادامه در ادامه مطلب

    عکس دختران ایرانی کلیک کن
    ورود کاربران
    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضويت سريع
    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری
    نویسندگان
    تبادل لینک هوشمند

      تبادل لینک هوشمند
      برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همه جوره و آدرس softwarenew.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






    آخرین نظرات کاربران
    nafas7628 - - 1394/12/14/softwaren
    گیسو -
    پاسخ:خخخخخخ - 1394/6/28/softwaren
    نگارییییی - من دوستامو میخام - 1394/2/28
    نگارییییی -
    پاسخ:ناراحت نباش - 1394/2/24
    raha - خعلیییییییی باحال بود
    پاسخ:خخخخ اره - 1393/12/23/softwaren
    زندگیت - پاسخ:ههههه - 1393/11/11
    هلنا -

    زیباترین دختر دنیا را در لینک زیر ببینید
    آپم به من سر بزن

    - 1393/10/8
    امین - - 1393/2/16
    ✿·٠•●♥نرگس♥●•٠·✿ - سلاملکم

    فرشاد خان وب خوفی داری ما لینکتون کردیم

    دوست داشتی بلینک
    پاسخ:لینک شدی نرگسی - 1393/2/11
    خ - عالی بود - 1392/11/14
    عنوان آگهی شما

    توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان

    عنوان آگهی شما

    توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان