زندگي را دوست دارم به شرط آن که:

آن زندان نباشد

آن ندامت نباشد

آن در ماندگي نباشد

آن گورستان نباشد

آن ياس نباشد

.

.

.

از تمام داشته هايت که به آن مي بالى خدا را جدا کن بعد ببين چه دارى ؟

به همه کمبودهايت که از آن مي نالى خدا را بيفزا و ببين ديگر چه کم دارى ؟

.

.

.

انسان ها دو دسته اند:

آن هايي که بيدارند در تاريکي و آن هايي که خوابند در روشنايي . . .

.

.

.

سلامتي تاجي است بر سر انسانهاي سالم که فقط افراد بيمار آن را مي بينند . . .

.

.

.

خوش بين باشيد ، اما خوش بين دير باور . . .

(ساموئل اسمايلز)

 .

.

.

شنا بلد نيستي؟؟؟

دلتو به دريا نزن . . .

.

.

.

در شرايط دشوار زندگي مرد بزرگ به خود سخت ميگيرد و مرد کوچک به ديگران . . .

.

.

.

از نظر انسانها سگها حيواناتي با وفا و مفيد هستند

ولي از نظر گرگها، سگها گرگهايي بودند که تن به بردگي دادند

تا در آسايش و رفاه زندگي کنند!

( چگوارا)

.

.

.

مثل خردمندان فکر کنيد اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنيد . . .

(ويليام بولريتس)

 .

.

.

هر سخني که از دل برخيزد بر دل نشيند و

اگر فقط از زبان خيزد از گوشها فراتر نرود . . .

.

.

.

هرگز به ديگران اجازه نده قلم خودخواهي دست بگيرند دفتر سرنوشت

را ورق زنند خاطراتت را پاک کنند و در پايانش بنويسند قسمت نبود . . .

.

.

.

خوشبختي سراغ کسي مي رود که فرصت انديشه درباره بدبختي را ندارد . . .

.

.

.

برترين نوع ايمان آن است که بداني هر جا هستي خدا با توست . . .

پيامبر اکرم(ص)

.

.

.

اگر از پايان گرفتن غم هايت نا اميد شده اي

به خاطر بياور زيباترين صبحي که تا به حال تجربه کرده اي

مديون صبرت در برابر سياهترين شبي هستي

که هيچ دليلي براي تمام شدن نمي ديدي . . .

.

.

.

تلاش کنيم نديده ها را ببينيم ، ديدن آنچه که همه مي بينند هنر نيست . . .

.

.

.

بعضي کلمات همانند سکه بر اثر زيادي استعمال ساييده مي‌شوند

و نقش و نگارشان محو مي‌شود، آزادي هم يکي از اين کلمات است . . .

.

.

.

براي پناهندگي به درگاه خدا ، نياز به هيچ گذرنامه و ويزايي نيست . . .

.

.

.

همه دنيا در حکم يک دوربين عکاسي است ، لبخند بزنيد . . .

.

.

.

فرزانه وار آرام باش ، آنان که به سرعت مي دوند زمين مي خورند . . .

.

.

.

اينگونه زندگي کنيم: ساده اما زيبا، مصمم امابي خيال

متواضع اما سربلند، مهربان اما جدي، سبز اما بي ريا، عاشق اما عاقل . . .

.

.

.

زندگي نه آنقدر شيرين و مرگ نه آنقدر تلخ است که انسان شرافتش را به آن بفروشد